داداش کوچیکه برای اثاث کشی استکهلم اومده بود و خیلی کمکم کرد. چه احساس خوبیه وقتی میبینی یکی هست که اینقدر براش مهمی. از ساعت هشت شب تا دوازده شب رو برای پابجی بازی کردن مون اختصاص داده بود. بقیه اوقات یا داشت وسائل مورد نیازخونه رو از توی فیسبوک مارکیت پیدا میکرد یا داشتیم با همدیگه به سمت نده میرفتیم. چقدر توی این جستجوها برای وسائل خونه و رانندگی ها به سمت نده با همدیگه حرف زدیم. حساب بانکی اون بنده خدا رو هم تقریبا برای خونه خالی کردم ولی داداش کوچیکه منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تخفیف ویژه اخبار استان ها.اخبار داغ آوند پرینتر پورتال و سایت تفریحی خبری ایرانیان آموزش دیجیتال مارکتینگ wmacmil shop عمومی خرید کتاب زبان با تخفیف و ارسال رایگان